سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دختر 160 سانتی

آن که حق کسى را گزارد که حقش را به جا نیارد ، به بندگى او اعتراف دارد . [نهج البلاغه]

از: ف_ماندگار  شنبه 87/8/18  ساعت 11:32 عصر  

بحثی درباره ضرورت نظارت بر انتشار آگهی ها

کمی ایست.... زود قضاوت نکنید.

بستر جرم را از میان برداریم.



 

تا بحال
به سبک و سیاق نیازمندی های انتشار یافته یا تبلیغاتی که روزانه در روزنامه ها
مشاهده می کنید, توجه کرده اید؟؟

نیازمندی
ها از بخش های متفاوتی مثل: خدمات,املاک ومستغلات,استخدام,خانه وخانواده,موبایل و
تلفن,... تشکیل شده است.

در بخش
روزنامه تبلیغات به صورت گسترده تری صورت می گیرد. این گستردگی بدان معنی که در یک
نیم صفحه, رنگی و با توضیحات بیشتر. البته برای کسانی هم که سفارش چنین آگهی های
تبلیغاتی را می دهند قیمت بیشتری هم پرداخت می کنند.

تبلیغات
در رسانه ها از جمله رادیو و تلویزیون نیز به صورت سکانسی و پیام های بازرگانی به
خورد مردم داده می شود.

مبحث مهم
در بخش نیازمندی ها که سازمان ها و مراکز با قیمت کمتری (مثلا هر کادر 3 هزار
تومان) درخواست نیروی کار و یا از مرکز آموزشی خود تبلیغ و یا به هر عنوان دیگر
وارد سیستم درخواست, نیاز و پاسخ بدان ظاهر می شوند.

آیا به وضیت اینگونه آگهی ها رسیدگی می شود؟

در حقیقت
این مراکزی که درخواست نیروی کار می کنند واقعا وجود دارند!

این
سازمان دارای شماره ثبت یا مدرکی است!

آنا فقیهی_24ساله
فوق دیپلم نقاشی ایرانی, می گوید:

در حال
حاضر بی کار و جویای کار می باشم. از زمان فارق التحصیلی تا به اکنون هرنسخه از نیازمندی
ها در اصفهان به چاپ رسیده شده باشد را مطالعه کرده ام ولی تا بحال هیچ پاسخی
دریافت نکردم.

 وی در ادامه افزود: انسان زن به دنیا نمی آید
بلکه این جامعه است که زن را می سازد, هر روز در قسمت استخدام اگر توجه کرده باشید
بیشتر نیروی درخواست شده خانم  می باشد .
ازآنجایی که زنان به کمتر از حق خود هم قانع هستند(حقوق کمتر) و این ضعف ما را می
رساند.

معصومه
غلامی_37 ساله:

من یک زن
مطلقه که خرجی خود و دو فرزندم راهم باید بدست بیاورم. در پی آگهی های درج شده جهت
تمیزکاری و نظافت به بسیاری از این شرکت ها مراجعه کرده ام. با اولین مراجعه به
این شرکتها از ما درخواست یک فتوکپی شناسنامه ,چند قطعه عکس و مبلغی جهت نام نویسی
گرفته می شود. بعد از این مراحل به ما گفته می شود "بروید, ما با شما تماس می
گیریم"

بعد از2ماه
بی خبری و مراجعه دوباره به آن شرکت متوجه می شویم که در آن مکان به جای شرکت,در
حال حاضر مطب دکتر می باشد.

چاهی که هیچ وقت پر نمی شد....

 جواد موسوی_47 ساله می گوید:

من در حال
حاضر به اضافه وزن 27 کیلویی دچار هستم. در بیشتر مواقع خود را باخواندن نیازمندی
هایی که هر روز به دستم می رسید سرگرم می کردم.

حدود
6ماهه پیش , یک روز در حین خواندن نیازمندی ها متوجه بریده ای از مطلب شدم, نوشته
شده بود:

"از
اعتماد به نفس کمی برخوردارید, چرا غمگین هستید!!!

درمان
چاقی و لاغری بدون عوارض و بازگشت به تناسب اندام...."

پس از
بازگشت همسرم به منزل آن قسمت از نیازمندی ها را به وی نشان دادم, او در اول خوب
به حرفهایم گوش کرد و در آخر گفت من با این کار مخالفم و اصلا نمی توان به این
آگهی ها اعتماد کرد.

بعد از سه
روزمشاوره و خواهش های من برای رضایت گرفتن ازهمسرم وی گفت:

هر چه تو
بگویی فقط به شرط اینکه عواقب کار را هم گردن بگیری.

من هم که
در آن لحظه فقط به اعتماد به نفس بالا و رهایی از چاقی فکر می کردم خود را در مطب
درب و داغون و بهم ریخته ای دیدم که بوی انواع اسانس ها,گلهای بیابانی و هر چه در
یک عطاری می توان یافت,و استشمام می شد , یافتم.

اول کمی
شک کردم اما باز هم کلمه اعتماد به نفس ذهنم را درگیر کرده بود. بیچاره همسرم پا
به پای من می آمد. خلاصه کلام جلسه اول هفت هزار تومان(یک استکان آب و 4 تا برگ
ریحون به خورد ما داد.) جلسه دوم 13 هزار تومان( یک استکان آب و 4تا برگ ریحون و
یک شیشه شربت خوری روغن زیتون.... جلسه نهم 47 هزار تومان( یک استکان آب و 4تا برگ
ریحون و یک تکه نان جو) البته گفتنی است این جلسات هفته ای 2بار تشکیل می شد.تا
اینکه یک روز همسرم وزنه ای آورد و گفت:

جواد جان
برو بر روی این وزنه می خواهم ببینم با این اعتماد بنفس فوق العاده ای که بدست
آورده ای چند کیلو کم کرده ای . رفتن من به روی این وزنه همان و شکستن و سقوط من
همان...

در اخر
متوجه شدم که من هیچ کاهش وزنی پیدا نکرده ام (حتی وزنم افزایش یافته بود) و پولهایم
را در چاهی می ریختم که هیچ وقت قابل پر شدن نبود. از آن زمان به بعد دیگر هیچ
نیازمند هایی را نمی خوانم حتی برای فالهای روزانه.

چشم ها باز
,دهان ها بسته....

محکم در
را بست و گفت الهی این در دیگر باز نشود.رفتم کنارش ایستادم, دیدم داره گریه می
کنه . اولش شک کردم بالای در محکم بسته شده را نگاه کردم نوشته بود شرکت.......
.  رفتم جلو زدم رو شونش ,گفتم سلام خسته
نباشید. حول شد زود اشکهاشو پاک کرد. گفتم ببخشیدا فزولی نباشه اتفاق خاصی افتاده
. گفت نه خانم چه اتفاقی...

خلاصه بعد
از گذشت یک ربع با هم کلی صمیمی شدیم و شروع به صحبت کرد:

فرزانه
احمدی_26 ساله, در راه رفتن به اداره کار بودم. در مسیر سوار ماشینی شدم تا به
مقصد برسم.

آقای
راننده گفت: دنبال کار هستی؟

گفتم :
بله.

گفت : من
رئیس شرکت.... هستم و به یک منشی نیاز داریم. شما میتونی بیای اونجا.

گفتم :
حتما و آدرس رو گرفتم.

در حال
حاضر حدود یک سال و نیم است که دراین شرکت کار می کنم. از این مدت زمان کار,من
تنها حقوق 5 ماهه اول خودم را دریافت کردم.

قبل از
اینکه نامزد کنم, قرار شد در اوایل شهریور ماه با من تصویه حساب شود اما متاسفانه
بعد از نامزدی شرکت از هم پاشیده شد. رئیس شرکت رفت دبی و دیگر هم برنگشت.
متاسفانه از آنجایی که با من قراردادی بسته نشد حرف من راه به جایی ندارد و مانده ام
پشت درهای بسته...

آگهی در روزنامه های رسمی چاپ شده است پس احتمالا شرکت معتبر است.

احساس
کردم چون آگهی در روزنامه های رسمی چاپ شده است پس احتمالا شرکت معتبر است.این
سخنان آیا دلیل خوبی برای اطمینان است؟

البته انتشار
روزانه بسیاری از آگهی ها نیزضمانتی برای خوانندگان آنها بشمارمی آید. در حالی که
به گفته یکی از بازاریاب های  تبلیغاتی (یکی
از روزنامه های کشور) انتشار آگهی ها تنها با هدف کسب درآمد بیشتر برای روزنامه
صورت می گیرد و از طرف دیگر روزنامه یا رسانه های دیگر جمعی هر نوع آگهی تبلیغاتی
را صرفا برای دریافت تعرفه چاپ منتشر می کنند.

وی در
ادامه خاطر نشان ساخت:

اخیراضوابطی
در رابطه با درج برخی آگهی های پزشکی و فروش آپارتمان های مسکونی ابلاغ شده است.

بازاریاب
در ادامه افزود:

حتی خود
شما نیز می توانید با مراجعه به دفاتر پذیرش آگهی نسبت به ارائه وچاپ آگهی اقدام
کنید. هر چند در بسیاری از روزنامه ها مراجعه حضوری هم نیاز نیست, بلکه تنها با یک
تماس تلفنی می توانیدآگهی را سفارش دهید.

با توجه
به گفته های این بازاریاب مطبوعاتی , خود نوعی هشدار به خوانندگان روزنامه و
نیازمندی هاست که تنها شرط  برای پذریرش
آگهی تنها ,پول است. در حالی که روزانه 10هاهزار نفراز خوانندگان روزنامه ها با
دیدن انواع آگهی ها ,قطعا تحت تاثیر قرار می گیرند. در هر صورت با توجه به اینکه
آگهی های تبلیغاتی برای درآمدزایی نشریات نیز ضروری است, اما از طرف دیگر به منظور
جلوگیری از سوء استفاده و یا کلاهبرداری از مردم , با ید نظارت جدی تری  بر انتشار این آگهی ها صورت گیرد.

 

 در آخر می توان گفت:

این سخنان
حرفهای کنونی و واقعیت هایی است که در جامعه با آن رو به رو هستیم. همچنین نمی
توان گفت هر آگهی هم که در نیازمندی ها میبینیم پس نمی توان به آن اعتماد کرد روی
سخن ما با مسئولین محترم قضایی و اداره ارشاد وثبت احوال خواهشمندیم در جهت رفع
این معضل جامعه شناختی همتی به خرج داده تا حتی المکان از وقوع این اتفاقات به
عینه نیز جلوگیری شود.
  

قصد ما
این نیست که سازمان یا ارگانی را زیر سوال ببریم
 همه در اینجا حق کار و کسب روزی حلال دارند اما
بهتر است شهروندان هم کمی زود قضاوت نکنند و حداقل تحقیق را به عمل برسانند.

 

 

                                                                             


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بحثی درباره ضرورت نظارت بر انتشار آگهی ها

فهرست


1314 :کل بازدید
0 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


درباره خودم


دختر 160 سانتی

لوگوی خودم


دختر 160 سانتی

اشتراک


 

طراح قالب